عمده ترين اخبارافغانستان وجهان
تهيه و تدوين از بامداد تهيه و تدوين از بامداد


انتخابات واوضاع امنيتي کشور چهارنفر از کارمندان دفتر مشترک تنظیم انتخابات ظهر امروز در مسیر راه چاریکار بگرام زخمی گردیده اند .این کارمندان با استفاده از یک عراده موتر از چاریکار به سوی بگرام در حرکت بودند. سلطان احمد بهین سخنگوی دفتر مشترک تنظیم انتخابات گفت که بالای موتر حامل کارمندان انها فیرگردیده و در نتیجه چهار کارمند ان دفتر زخمی گردیده است . به گفته بهین زخمی شده گان به شفاخانه ایمر جنسی کابل انتقال یافته فعلا" تحت تداوی میباشند.به گفته وی دفتر مشترک تنظیم انتخابات در مورد تحقیقات را اغاز نموده است . وضع زخمی شده گان به گفته بهین قناعت بخش میباشد. همچنان سلطان احمد بهین سخنگوی دفتر مشترک تنظیم انتخابات ضمن تائید این مطلب امروز گفت که بدلیل مشکلات تخنیکی زندانیان در انتخابات پارلمانی شرکت کرده نمی توانند. قبلا" شاکر سیار کارمند بخش رسانه های دفتر مشترک تنظیم انتخابات گفته بود تا هنوز سرنوشت مشارکت زندانیان در انتخابات شوراهای ولایتی وولسی جرگه معلوم نمی باشد . به اساس معلومات تورنجنرال عبدالسلام بخشی رئیس محابس و صناعتی بیش از شش هزار و ششصد نفر به ارتکاب جرایم سیاسی ، جنایی و حقوقی زندانی میباشند. به اساس يک خبرديگریک قوماندان محلی امروز در منطقه رباط ولسوالی بگرام ولایت پروان به قتل رسید . موتر عامل حاجی سردار در مسیر سرک عمومی بگرام هدف حمله قرار گرفت که همزمان به ان از اثر فیر های پراگنده شخص مهاجم چهارنفر از کارمندان دفتر مشترک تنظیم انتخابات نیز زخمی شدند. عبدالجبار تقوا والی پروان مرگ حاجی سردار و زخمی شدن کارمندان دفتر مشترک تنظیم انتخابات را تائید کرده به خبرنگار اژانس باختر گفت : مرگ حاجی سردار به اساس اختلافات ذات البینی صورت گرفته و مهاجم یکتن از اقارب وی است . والی پروان اضافه نمودزمانیکه حاجی سردار هدف قرار گرفت یک موتر حامل کارمندان دفتر مشترک تنظیم انتخابات که دریک مانع نزدیک به محل حادثه متوقف بود از اثر فیرهای پراگنده مهاجم چهارنفر از راکبین واسطه متذکره تصادفا" زخمی شدند که غرض تداوی به شفاخانه ایمر جنسی کابل منتقل گردیده اند دو نفر انها که وضع صحی شان خوب بود دوباره مرخص و دونفر دیگر تحت تداوی قراردارند که وضعیت صحی انها نیز روبه بهبود است . شخص حمله کننده از صحنه فرار نموده .شام دیروز کریم قره باغ نیز در مسیر سرک حلقوی ناحیه یازدهم توسط افراد ناشناس کشته شد . طبق يک خبرديگردونفر از باشنده گان ولسوالی اندرولایت غزنی دیروز توسط افراد ناشناس درمربوطات انولسوالی کشته شدند. سمونوال علی احمد امر جنایی قوماندانی امنیه ولایت غزنی گفت : اشخاص یاد شده که با هم برادر بودند شام دیروز هنگام بازگشت از قریه نظرخان بمنزل شان از طرف اشخاص مسلح ناشناس مورد فیر سلاح قرار گرفته و کشته شدند به ارتباط قضیه تاکنون کسی بازداشت نگردیده . اجراى سيستم امنيتى انتخابات عراق براى افغانستان فرماندهان ارتش آمريكا و افغانستان مشغول تهيه جزئيات طرح امنيتى انتخابات سراسرى افغانستان كه قرار است در ماه سپتامبر برگزار شود هستند. به گزارش روزنامه نيويورك تايمز براساس كليات طرح مذكور قرار است دو حلقه امنيتى براى حفاظت از شش هزار حوزه راى گيرى در افغانستان تشكيل شود و سربازان و نيروهاى خارجى در افغانستان در حالت آماد ه باش و به دور از انظار عمومى به سر برند. اين نيروها فقط در صورت بروز حملات گسترده و احتياج به نيروى كمكى وارد عمل خواهند شد.در همين حال مقامات امنيتى آمريكايى حاضر در افغانستان اعلام كردند كه به منظور بهبود وضعيت امنيتى اين كشور و تامين امنيت انتخابات سراسرى حملات گسترده اى عليه مواضع و پناهگاه هاى طالبان صورت گرفته است. به گفته مقامات مذكور، عمليات پاكسازى و تامين فوق العاده امنيت در افغانستان تا پس از برگزارى انتخابات و روزهاى شمارش آرا و زمان آغاز به كار پارلمان جديد ادامه خواهد يافت.ژنرال ايكنبرى يكى از فرماندهان ارشد آمريكا در عراق در اين مورد گفت: «برنامه امنيتى ما فقط مخصوص روز انتخابات نيست. ما توجه ويژه اى به تمام ماه هاى تابستان سال جارى داشته ايم و برنامه امنيتى گسترده و طولانى داريم. ما در تمام مدت پيش و پس از برگزارى انتخابات با شبه نظاميان و برهم زنندگان امنيت برخورد مى كنيم.» وى در مورد نحوه فعاليت نيروهاى امنيتى در روز برگزارى انتخابات گفت: «حدود شش نفر از نيروهاى امنيتى داخل حوزه هاى راى گيرى انجام وظيفه خواهند كرد. همچنين حلقه امنيتى بيرون حوزه هاى راى گيرى انجام وظيفه خواهند كرد كه در اين گروه افسران پليس و نيروهاى ارتش جديد افغانستان حضور خواهند داشت همچنين در نيروهاى ائتلاف به رهبرى آمريكا از جمله نيروهاى ناتو و ديگر نيروهاى خارجى به عنوان نيروهاى ذخيره و واكنش سريع استفاده خواهد شد. اين نيروها از سلاح هاى سنگين تر استفاده خواهند كرد.سيستم امنيتى كه براى برگزارى انتخابات افغانستان مورد استفاده قرار خواهد گرفت مشابه سيستم امنيتى استفاده شده در عراق براى برگزارى انتخابات سراسرى است.در حال حاضر ائتلاف بين المللى در افغانستان حدود ۲۰ هزار نيرو دارد كه ۱۸ هزار تن آن آمريكايى است. حامد كرزى با درخواست از نامزدهاى انتخابات مجلس و شوراهاى استانى افغانستان براى حفظ وحدت ملى قول داد، دولت وى در انتخابات دخالت نكند. به گزارش خبرگزارى رويترز حامد كرزى رئيس جمهور افغانستان در سخنرانى خود به مناسبت روز استقلال اين كشور گفت: «تروريست ها سعى دارند، مانع پيشرفت كشور شوند اما موفق نخواهند شد.» كرزى در جمع هزاران تن از مردم افغانستان در استاديوم ورزشى كابل اظهار داشت: «نامزدها نبايد فراموش كنند كه مسئوليت بزرگى دارند. آنها بايد وحدت ملى افغانستان را به قبيله، جناح و حزب ترجيح دهند.» انتخابات مجلس و شوراهاى استانى افغانستان كه در ابتدا قرار بود، همزمان با انتخابات رياست جمهورى اكتبر سال گذشته برگزار شود به ۱۸ سپتامبر امسال موكول شده است. در اين انتخابات حدود شش هزار نامزد براى تصاحب ۲۴۹ كرسى مجلس و ۳۴ كرسى شوراهاى استانى رقابت خواهند كرد. كرزى ضمن درخواست از مردم مبنى بر هوشيار بودن در آستانه انتخابات قول داد دولتش در انتخابات بى طرف باشد و دخالتى نكند. رئيس جمهور افغانستان تاكيد كرد تروريست ها در تلاش هايشان براى جلوگيرى از بازسازى افغانستان و برگرداندن اين كشور به نظام بردگى شكست خواهند خورد. مقامات دولتى افغانستان از كشته شدن يكى از فرماندهان سابق طالبان كه به دولت كرزى خدمت مى كرد خبر دادند. به گزارش خبرگزارى رويترز مقامات افغانستان اظهار داشتند، كريم قره باغى و يكى از اقوام نزديكش روز جمعه در حومه شمال كابل درحالى كه در خودروى خود بودند، مورد اصابت گلوله هاى فردى كه از خودروى مقابل شليك مى كرد قرار گرفته و از پاى درآمدند. قره باغى پيش از پيوستن به طالبان در سال هاى ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ به عنوان فرمانده در دولت گلبدين حكمتيار نخست وزير سابق افغانستان فعاليت مى كرد. پس از سرنگونى طالبان وى به گروه هايى كه به نيروهاى آمريكايى در سرنگونى دولت افراط گراى طالبان كمك كرده بودند، پيوست اما هيچ گونه سمت دولتى نداشت. در همين حال لطف الله مشعل سخنگوى وزارت كشور افغانستان بيان داشت: «ما مى دانيم كه قره باغى كشته شده ولى درخصوص اينكه وقوع اين جنايت به خاطر خصومت هاى شخصى بوده يا به دليل ارتباط وى با طالبان اطلاعى نداريم.»
افزايش توجه پنتاگون به تدريس زبان عربى يك سوم از ۳۵۰۰ محصل انستيتو زبان وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) در كلاس هاى زبان عربى مشغول به تحصيل هستند و انتظار مى رود درصد دانشجويان زبان هاى خاورميانه و خاور دور بيشترين افزايش را در سال هاى آينده داشته باشد. به گزارش روز شنبه پايگاه اينترنتى واشينگتن پريزم، اين آمارى است كه هفته گذشته توسط مركز اطلاع رسانى نيروهاى نظامى آمريكا اعلام شد. انستيتو زبان وزارت دفاع در شهر مونترى ايالت كاليفرنيا فعاليت خود را در سال ۱۹۴۱ و در شهر سان فرانسيسكو همين ايالت آغاز كرد. هدف اوليه اين مدرسه، تدريس زبان ژاپنى به سربازان آمريكايى به خصوص نظاميان آمريكايى ژاپنى تبار بود. اين انستيتو كه در ابتدا با نام مدرسه زبان سرويس اطلاعات و امنيت ارتش كار خود را شروع كرده بود، پس از جنگ جهانى دوم به مكان فعلى نقل مكان كرده و نامش را به مدرسه زبان نيروى زمينى و بالاخره به مركز زبان هاى خارجى و انستيتوى زبان پنتاگون تغيير داد. «راجر ميراكوفسكى» كه تا چندى پيش در ارتش آمريكا خدمت مى كرد و چند دوره تحصيلى را در اين مدرسه گذراند، مى گويد: در دهه هاى ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ميلادى كلاس هاى زبان روسى و ديگر زبان هاى استفاده شده در بلوك شرق بيشترين تعداد دانشجو را به خود جذب مى كرد. پس از فروپاشى بلوك كمونيست و به خصوص طى ۱۰ سال اخير، تغيير جهت عمده اى در اين روند مشاهده شده كه همان افزايش دانشجويان كلاس هاى زبان عربى است آن هم نه فقط به دليل علاقه دانشجويان بلكه به تشويق مقامات ارشد ارتشى. «اسماعيل بولوتوك» كه متولد كشور سوريه است، جزء اولين گروه از معلمان زبان عربى بود كه در سال ۱۹۷۵ به اين انستيتو ملحق شد. او معتقد است كه در حال حاضر با به خدمت گرفتن بيش از ۳۰۰ معلم زبان عربى، انستيتو زبان پنتاگون پيشرفته ترين و قوى ترين مركز تدريس اين زبان در آمريكا است. به گفته او«تدريس زبان هايى مثل عربى و فارسى به انگليسى زبانان بسيار مشكل است و گاهى انگار مى بايست سرشان را گرفته و كاملاً چرخاند تا با قواعد و ضوابط اين زبان ها آشنا شوند.» وى در ادامه به روش هاى جديد در تدريس زبان عربى اشاره كرد كه با استفاده از اين روش ها چنين دروسى از حالت علمى خارج و به يك نوع تجربه زندگى تبديل مى شود.از جمله برنامه هاى آموزشى براى شاگردان اين زبان مى توان به تحليل كاريكاتورهاى عربى كه در مطبوعات به چاپ مى رسد، اشاره كرد. شاگردان موظفند كه با بررسى اين كاريكاتورها، پيام ارائه شده توسط كاريكاتوريست را تشريح كنند. به گفته بسيارى از نظاميان فعال در عراق، يكى از عظيم ترين چالش هاى ارتش آمريكا، كمبود اطلاعات و دانش لازمه از فرهنگ عراقى ها براى ايجاد رابطه بوده است. به همين دليل پنتاگون اخيراً بودجه اين انستيتو و برنامه هاى تدريس زبان و فرهنگ عربى را افزايش داده است. دوره هاى زبان اين انستيتو بين۲۵ تا ۶۳ هفته است و بيش از هزار كلاس و دفتر، علاوه بر ۵۰ ايستگاه صوتى، ۸ لابراتوار مجهز به آخرين فناورى رايانه در تمرين زبان و كتابخانه اى شامل ۵ هزار فيلم و برنامه تلويزيونى به زبان خارجى و ۸۰ هزار كتاب به ۴۰ زبان مختلف به آموزش دانشجويان كمك مى كنند. تكميل گزارش سيا در مورد حملات ۱۱ سپتامبر گزارش سازمان اطلاعات مركزى آمريكا «سيا» در مورد حملات ۱۱ سپتامبر سرانجام تكميل شد كه اين گزارش اكنون بايد به كنگره آمريكا ارائه شود. به گزارش روزنامه «واشينگتن پست» سرانجام پس از دو سال تحقيق در مورد حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و بعد از اينكه كنگره آمريكا مهلت زمانى را براى ارائه اين گزارش تعيين كرد، اين تحقيقات تكميل شد و توسط بازرس كل تحقيقات در اختيار رئيس سيا قرار گرفت. به رغم تكميل گزارش «پورترگاس» رئيس سيا هنوز به منظور آماده كردن خود براى پاسخگويى به سئوالات احتمالى در مورد گزارش و يافته هاى آن كه از وى پرسيده مى شود، نسخه تكميلى آن را براى كارگزاران و نمايندگان كنگره نفرستاده است. «جان هلگرسون» بازرس كل تهيه اين گزارش با درخواست مشترك مجلس نمايندگان و مجلس سناى آمريكا پيرامون تحقيق و بازجويى در مورد حملات ۱۱ سپتامبر كار خود را از دسامبر ۲۰۰۲ آغاز كرد و اين گزارش در ماه ژوئن امسال به پايان رسيد.اين گزارش پس از تكميل ماه گذشته براى بازبينى در اختيار پورتر گاس رئيس سيا قرار گرفت كه اين مسئله طى يادداشتى توسط كاركنان سازمان سيا در ۲۲ جولاى به اطلاع كنگره رسيد. به گزارش يكى از مقامات رسمى، اين گزارش به زودى در اختيار كميته اطلاعات مجلس نمايندگان و سنا قرار خواهد گرفت. بنا به درخواست مشترك مجلس نمايندگان و سنا، رئيس سيا موظف است تا با ارائه اين گزارش در جلسه اى، پاسخگوى سئوالات نمايندگان و سناتورها باشد.مقامات سابق و كنونى سازمان سيا يكى از دلايلى كه موجب تاخير طولانى اين گزارش شد را حساسيت موضوع و بررسى آن در بخش ها و سطوح مختلف پرسنل سازمان سيا و تلاش براى ارائه گزارشى كامل بدون كوچكترين نقطه ابهام، تخلف، حذف و از قلم افتادگى در ارتباط با حملات به دو برج تجارى نيويورك و ساختمان پنتاگون عنوان كردند. به نوشته واشينگتن پست، پورتر گاس پيش نويس اين گزارش را در ماه اكتبر دريافت كرد، اما به خاطر اشكالاتى كه در آن وجود داشت آن را پس فرستاد و فرصتى ديگر در اختيار تهيه كنندگان گزارش قرار داد تا پاسخ مناسبى براى ابهامات موجود در پيش نويس پيدا كنند. تهديد رهبران كرد به جدايى از عراق مسعود بارزانى با چه پشتوانه اى براى آينده عراق شرط هايى قرار مى دهد و هشدار مى دهد كه اگر شرط هايش عملى نشود كردها در «زمان مناسب» از عراق جدا خواهند شد؟اين سئوال پس از سخنرانى رئيس منطقه كردستان در جلسه فوق العاده پارلمان كردها در اربيل از سوى همه گروه ها مطرح گرديد. وى در اين جلسه آشكارا اعلام كرد :«ما هويت اسلامى عراق را نمى پذيريم.... بخش عرب نشين عراق جزيى از امت عرب باشد اما ما جزيى از اين امت نيستيم.» بارزانى خط هاى قرمز كردها را مشخص كرده و نسبت به هرگونه اتلاف وقت در تحقق آنها به مسئولان عراقى هشدار داد. مسئله هويت، مرزهاى جغرافيايى كردستان، مسئله نيروهاى پيش مرگ كرد، تقسيم درآمدها و ماده ۵۸ قانون اداره كشور خطوط قرمز كردها را تشكيل مى دهند.بارزانى ديگر گروه ها را ملزم به پذيرش خطوط قرمزى مى داند كه همگى در راستاى هدف واحد جدايى كردستان از عراق هستند، در حقيقت مراد از اين خطوط قرمز استيلا بر كركوك و نفت فراوان آن، داشتن ارتشى مستقل (شمار فعلى نيروهاى پيش مرگ ۸۰ هزار نفر است و تلاش مى شود اين تعداد طى برنامه اى به ۳۰۰ هزار نفر برسد) و تصويب فدراليسم و حق مخالفت كردها است با هر قانون مصوب پارلمان حتى اگر با رأى اكثريت باشد.آنچه بارزانى در سخنرانى اش مطرح كرد، قبلاً توسط خود او يا ديگر رهبران كرد ذكر شده بود. اما آنچه اين بار سخنان بارزانى را با اهميت جلوه داد، لحن تند اين سخنان بود؛ به گونه اى كه اين سخنان نوعى «هشدار و تهديد به جدايى» بود. آشكار است كه بارزانى در نشست پارلمان كردها مى خواست پيامى را به رهبران عراقى در بغداد فرستاده باشد كه مضمون آن اين است: «اگر به خواسته هاى ما عمل نكنيد (كه آنها را حقوق اساسى ناميد) راه ما از شما جدا خواهد شد.» بر هيچكس پوشيده نيست كه نشست فوق العاده پارلمان كردها در اربيل به منظور انجام آن سخنرانى هشدارآميز بود. در حقيقت بارزانى قصد داشت پيام هشداردهنده خود را متوجه نمايندگان گروه ها و احزاب سياسى عراق سازد كه در حال انجام دادن بررسى هاى نهايى براى تصويب قانون اساسى هستند؛ به ويژه كه اخبارى در دست است مبنى بر وجود برخى مطالب در پيش نويس قانون اساسى كه در تضاد با خواسته هاى كردها و خطوط قرمز تعيين شده از سوى بارزانى است.سخنرانى تند بارزانى اين سئوال را به ذهن مى آورد كه تا چه اندازه جامعه كرد با اين سخنان موافق هستند، آيا اكثريت كردها اين سخنان را قبول دارند يا اينكه خواسته هاى مطرح شده از سوى بارزانى خواسته هاى رهبران و نخبگان كرد است كه دشمنى خود با صدام حسين و نظام بعثى را به دشمنى با همه جامعه عراقى تعميم داده اند و هرگونه رابطه با جامعه عرب و اسلام را رد مى كنند. اين نخبگان با سوءاستفاده از احساسات ناسيوناليستى و رنج و درد هاى فراوان ملت كرد سعى در ايجاد دشمنى با اسلام و مسلمانان و همه اعراب دارند. بعيد هم نيست كه دست هاى بيگانه در افزايش اين دشمنى و جدايى كرد ها از جامعه عرب و مسلمان دخيل باشند و از كردستان به عنوان پايگاهى براى تصفيه حساب بيگانگان، به ويژه آمريكا و اسرائيل با اعراب و مسلمانان استفاده شود.بايد اعتراف كرد كه دعوت به دشمنى و جدايى در بين كردها جمعى طرفدار پيدا كرده است، به ويژه كه رنج و مظلوميت كردها در ايجاد فضايى مساعد براى پذيرش اين ايده موثر بوده است. برخى از رهبران كرد سعى دارند تا نسل جديد كردها را با احساساتى شديداً خصمانه نسبت به هر آنچه عربى و اسلامى است پرورش دهند. گزارش ها حكايت از افزايش اين احساسات خصمانه در مناطق كردنشين دارند به گونه اى كه در اين مناطق برخورد هاى نامناسبى با اعراب صورت مى گيرد و در بخش كرد نشين عراق زبان عربى ارزش خود را از دست داده و پس از زبان كردى و انگليسى در مرتبه سوم قرار گرفته است. در چنين شرايطى نسلى سر كار مى آيد كه به زبان عربى تكلم نمى كند و به گونه اى با اعراب رفتار مى كند كه گويا آنها مسئول همه ظلم و ستم هاى رژيم بعثى عليه كردها هستند غافل از اينكه عرب ها نيز خود كمتر از كرد ها مورد ظلم و ستم قرار نگرفته اند.روشن است كه قدرت يافتن رهبران كرد معلول سه عامل حمايت و پشتيبانى آمريكا، از بين رفتن حكومت عراقى و ضعف و ناتوانى اعراب است. اين عوامل گرچه سبب قدرت يافتن رهبران كرد شده است اما موقتى بوده و پايدار نيستند. بنابراين سخنان هشدار آميز رهبران كرد و شرط هاى آنها در بلندمدت بيشترين زيان را براى كردها به دنبال خواهد داشت. به اين دليل كه كردها ديگر نمى توانند با همسايگان عرب و مسلمان خود به صورتى مسالمت آميز همزيستى داشته باشند. از طرفى مطرح كردن مسئله استقلال و جدايى در شرايط منطقه اى كنونى ممكن است عواقب جبران ناپذيرى براى منطقه به همراه داشته باشد.رهبران كرد از جمله بارزانى، آمادگى زيادى براى وارد شدن به اين بازى خطرناك از خود نشان مى دهند. در سايه اين وضعيت بعيد نيست كه ضرر وارده براى كردها خيلى وسيع تر از آنچه باشد كه براى ديگران است و بر فرهيختگان كرد واجب است تا پيش از آنكه رهبرانشان با تندروى و تكيه بر عوامل گذرا ملت را به خطر بيندازند چاره اى بينديشند.با ظهور اين عوامل نگران كننده، توافق شيعيان و اهل سنت عرب در تاييد موادى از قانون اساسى كه تقويت كننده وحدت ملى عراق است رويداد مثبتى قلمداد مى شود اما رهبران كرد به دليل از دست رفتن امكان استقلال كردها در آينده به واسطه اين مواد از قانون با آنها مخالفت ورزيدند. توافق شيعيان و اهل سنت در مورد قانون اساسى حكايت از اين دارد كه طرفين درك كرده اند كه خطرى وحدت ملى را تهديد مى كند(خطرى كه رهبران كرد آن را مد نظر نمى گيرند) و بر هر انسان غيور و حامى وطن واجب است تا براى حفظ وحدت و يكپارچگى آن به پا خيزد.مدتى بود كه گروه هاى سياسى عراق، كه پس از سرنگونى نظام بعثى به صحنه آمدند، منافع جناحى را بر منافع ملى ترجيح مى دادند. اين امر سبب به بيراهه رفتن فعاليت هاى ملى در عراق شد و گرايش هاى گروهى و نژادى را تقويت بخشيد. توافق اخير اهميت اولويت منافع ملى بر منافع جناحى را به همه گوشزد كرد. اين تحول مهمى است كه اميدواريم آغازى بر اتخاذ خط مشى هايى مشابه از سوى همه گروه هاى عراقى باشد و با اين كار اختلافات تقويت شده از سوى اشغالگران به واسطه ناديده گرفتن مفهوم شهروندى عراقى و جايگزينى آن با گرايش هاى نژادى و گروهى را پشت سر گذارند.امروزه هر فرد عراقى مى تواند به هويت نژادى يا مذهبى خود متمسك باقى بماند، اما بايد درك كند كه هويتش از چندين لايه تشكيل شده است كه هر يك از آنها غنابخش بقيه است و زمانى پيوند آنها محكم مى شود كه هر فرد احساس كند شهروندى برخوردار از كرامت بوده و از اين لحاظ هيچ تفاوتى با شهروندان ديگر با نژاد، دين و يا مذهب متفاوت ندارد. (منبع: الشرق الاوسط).
بازجويى از پليس لندن به دليل مرگ تبعه برزيلى با اعزام يك هيات برزيلى به انگليس براى تحقيق در مورد مرگ تبعه برزيلى در جريان رشته حملات اخير در لندن، پليس اين شهر احتمالاً مورد بازجويى قرار مى گيرد. به گزارش روزنامه «اينديپندنت» در پى مرگ تبعه برزيلى توسط پليس لندن پس از سرى دوم حملات در مركز اين شهر و پذيرش اشتباه پليس در قتل اين جوان، دولت برزيل خواستار توضيح در مورد علت مرگ وى شد. پليس در توضيح علت و چگونگى مرگ اين جوان جزئياتى را بيان كرد كه با هم تناقض داشتند و همين موضوع مشخص كرد كه اسكاتلنديارد (پليس انگليس) در مورد شرايط منجر به مرگ اين تبعه بى گناه برزيلى دروغ مى گويد. اظهارات دروغ پليس لندن زمانى مشخص شد كه شبكه آى تى وى (ITV) مدارك جديدى را در مورد چگونگى مرگ «ژان چارلز دى منزيس» ارائه كرد.يادداشت ها در توضيح مرگ منزيس پنج روز پس از اين حادثه به دست پزشكى قانونى مى رسد كه به غلط نوشته شده بود: وى پس از اينكه از دست پليس فرار مى كند، هدف اصابت گلوله قرار مى گيرد. همين مسئله باعث شد كه خانواده منزيس خواستار انجام تحقيقات علنى در اين باره شود و وكيل اين خانواده نيز با متهم كردن رئيس اسكاتلنديارد به دروغگويى در مورد مرگ منزيس خواستار استعفاى ايان بلر رئيس اسكاتلنديارد شد. بنابر مدارك جديد ارائه شده توسط آى تى وى، منزيس هنگامى كه وارد ايستگاه قطار استاك ول در جنوب لندن مى شود از باجه بليت يك روزنامه برمى دارد و هنگام مرگ نيز تنها يك ساعت مچى، مقاديرى وجه نقد و روزنامه به همراه داشته است. برخلاف اظهارات پليس در مورد اينكه منزيس كت ضخيمى به تن داشته كه به راحتى مى توانسته است يك بمب را در زير آن مخفى كند، او در روز حادثه تنها يك كت جين به تن داشته است. بنا بر درخواست خانواده اين تبعه برزيلى يك هيات بازرسى برزيلى طى اين هفته عازم انگليس خواهد شد تا به صورت عمومى پليس لندن را مورد بازجويى قرار دهند.روزنامه گاردين نيز به نقل از اتحاديه افسران ارشد پليس گزارش داد: «بازنگرى در استراتژى «شليك به قصد كشت» در حد فرضيه نيست و بسيار عمقى خواهد بود.» بنابراين گزارش از جمله مفادى كه در بازنگرى مورد توجه قرار خواهند گرفت عبارتند از: «- آيا سلاح هاى غيركشنده ديگرى هم وجود دارد كه بتوان با استفاده از آنها حركت بمب گذاران انتحارى را خنثى كرد؟ - پيش از شليك به قصد كشت چه ميزان اطلاعات مورد نياز است؟ - در مواقعى كه فشار زيادى وجود دارد، اطلاعات چگونه بايد بررسى شود؟ - چگونه بايد ارتباطات موثرى را بين فرماندهان نيرو هاى عملياتى ايجاد كرد؟» در پى وقوع انفجار هاى ۷ جولاى در لندن پليس انگليس سياستى به نام «شليك به قصد كشت» را در پيش گرفت. بر مبناى اين سياست پليس مجاز بود به سر هركسى كه مشكوك به بمب گذارى انتحارى است، شليك كند تا پيشاپيش جلوى هر حركت او را گرفته باشد.شهروند برزيلى مذكور نيز در اثر اجراى همين سياست به قتل رسيد. بدون فدراليسم در عراق جنگ داخلى مى شود مشاور امنيت ملى عراق هشدار داد، در صورتى كه مبحث فدراليسم در پيش نويس قانون اساسى كشور قيد نشود، كشور به جنگ داخلى كشيده مى شود. موفق الربيعى مشاور امنيت ملى عراق در گفت وگو با خبرگزارى رويترز اظهار داشت: نبود فدراليسم در عراق به اين معناست كه در پيش نويس قانون اساسى منافع هيچ گروهى محقق نشده است، بنابراين گروه هاى متعدد تلاش مى كنند تا براى احقاق حق و دفاع از حقوق خود بجنگند. وى افزود: من نسبت به اين موضوع واقعاً نگرانم. اگر جنگ داخلى درگرفت، نمى توان گفت كه مختص به زمان خاصى است. جنگ داخلى به تدريج در كشور رسوخ كرده و پيش مى رود. مشاور امنيت ملى عراق اظهار داشت: ايجاد فدراليسم براى قبايل سنى نيز مطلوب خواهد بود. تصور كنيد در يك منطقه سنى نشين سه استان وجود دارد كه به طور مثال كليه حقوق قبايل كرد نيز در آن مدنظر قرار گرفته است. الربيعى همچنين يادآور شد: ما خواستار فدراليسم هستيم و فكر مى كنم اين تنها تضمين ايجاد وحدت و يكپارچگى در عراق است. در همين حال، در واشينگتن وزارت خارجه آمريكا اعلام كرد: زلماى خليل زاد سفير آمريكا در عراق، به شدت در تلاش است تا از راه ديپلماسى مقدمات تكميل پيش نويس قانون اساسى را پيش از پايان ضرب الاجل تعيين شده فراهم آورد. يك سخنگوى وزارت امور خارجه آمريكا كه خواست نامش فاش نشود، بيان داشت: ما در روند تهيه پيش نويس با قبايل و گروه هاى متعددى همكارى مى كنيم تا هر چه سريع تر به توافق نهايى دست يابيم. از ما خواسته شده تا طرح ها و پيشنهادهايى را در اختيار مذاكره كنندگان قرار دهيم و ما قطعاً اين كار را خواهيم كرد. بعضى منابع خبر داده اند كه آمريكا با هدف تكميل پيش نويس تا قبل از پايان ضرب الاجل سرانجام با تعيين اسلام به عنوان مرجع قانون اساسى عراق موافقت كرده است. اين در حالى است كه قبايل كرد عراق ايجاد حكومت خودمختارى در نواحى شمال اين كشور را خواستار شده اند. برخى از گروه هاى شيعه نيز ايجاد چنين حكومتى را در مناطق جنوبى پيشنهاد كرده اند. در پى درخواست شيعيان و كردها براى فدراليسم تركمن هاى عراق نيز خواستار خودمختارى با مركزيت كركوك شده اند. تركمن ها عقيده دارند كه گروه اقليت نيستند و هيچ فرقى ميان آنها با كردها و عرب ها نيست. در همين حال هزاران تظاهركننده كه عمدتاً از حاميان مقتدى صدر بودند، در اعتراض به قيد «عبارت فدراليسم» در پيش نويس قانون اساسى عراق دست به تظاهرات گسترده در بغداد زدند. قبايل شيعه معتقدند فدراليسم كشور را دچار تفرقه خواهد كرد. حاميان مقتدى صدر در يكى از بزرگترين تظاهرات هاى اخير در عراق در اعتراض به فدراليسم به سوى شهرهاى صدر و ساير شهرهاى شمال شرقى عراق راهپيمايى كردند. آنان فرياد مى زدند «دو دستگى نه! اتحاد بله! » فتاح الشيخ يك عضو شيعه پارلمان عراق كه از متحدان مقتدى صدر است، گفت: دغدغه اصلى مقتدى صدر جلوگيرى از تفرقه در كشور و ايجاد وحدت و يكپارچگى است. سنى ها نيز اعلام كرده اند به سه شرط با فدراليسم موافقت خواهند كرد. فرستاده ويژه سازمان ملل از دولت عراق درخواست كرد تا در مورد اولين اعدام ها از زمان سرنگونى رژيم صدام در سال ۲۰۰۳ تجديدنظر كند. اشرف قاضى نماينده ويژه كوفى عنان دبيركل سازمان ملل در امور عراق از تصميم دولت اين كشور در فرايند انتقال براى برقرارى دوباره حكم اعدام، عميقاً ابراز تاسف كرد. قاضى در بيانيه اى اعلام كرد: «يك فرد بايد به جاى تحميل حكم اعدام به مسئله حق حيات فرد ديگر نگاه كند كه اين اقدام تاثير بسيار كمى در جلوگيرى از ارتكاب جرائم دارد.» شايان ذكر است كه سازمان ملل متحد به همراه عادل عبدالمهدى معاون رئيس جمهور عراق با امضاى يادداشتى در روز چهارشنبه اعدام سه نفر را كه متهم به ربودن چند پليس و تجاوز به چند زن هستند محكوم كرده بودند.
وضع اکبرگنجي ودرخواست سازمان ملل کوفی عنان، دبير کل سازمان ملل متحد، از دولت ايران خواسته است اکبر گنجی، روزنامه نگار زندانی ايرانی را که بيش از دو هفته است در بخش مراقبت های ويژه بيمارستانی در تهران بستری است آزاد کند. بنابه گزارش ها يک مقام سازمان ملل گفت آقای عنان با ارسال نامه ای به محمود احمدی نژاد، رئيس جمهور ايران، خواستار آزادی فوری آقای گنجی براساس موازين انساندوستانه شده است. به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس اين مقام سازمان ملل نخواست نامش فاش شود چون ايران هنوز نامه را دريافت نکرده است. بنابه اين گزارش سخنگوی دفتر آقای عنان ارسال چنين نامه ای را تاييد کرد اما گفت تا زمانی که نامه تحويل ايران نشده باشد مضمون آن را علنی نخواهد کرد. ارسال اين نامه از سوی بلندپايه ترين مقام سازمان ملل متحد اوج تلاش ها و درخواست های بين المللی برای آزادی اين زندانی سياسی است و دومين درخواست سازمان ملل برای آزادی وی به حساب می آيد. اواسط ماه گذشته، زمانی که آقای گنجی به بيمارستان ميلاد منتقل شد، پنج گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل متحد با انتشار اطلاعيه ای، حبس اکبر گنجی را به منزله نقض هنجارهای بين المللی حقوق بشر دانستند و خواستار دسترسی او به امکانات درمانی و محاکمه مجددش در دادگاهی مستقل و بی طرف شدند. دولت آمريکا، اتحاديه اروپا، سازمان های معتبر حقوق بشر بين المللی از جمله "گزارشگران بدون مرز" و ناراضيان سياسی ايرانی در داخل و خارج کشور از جمله گروه ها و افرادی هستند که آزادی اکبر گنجی را خواهانند. آقای گنجی که بنابه گزارش ها در هفتادمين روز اعتصاب غذای خود به سر می برد بيش از پنج سال در زندان بوده است. البته مقام های قضايی ايران گفته اند که وی چند روز قبل به اعتصاب غذای خود پايان داد. محمود سالارکيا، معاون امور زندان های دادستانی تهران روز پنجشنبه از شکستن اعتصاب آقای گنجی خبر داده بود، اما معصومه شفيعی، همسر اکبر گنجی گفته است تا زمانی که او را ملاقات نکند نمی تواند موضوع را تاييد يا تکذيب کند. بنابر گزارش ها آقای گنجی از پانزده روز پيش تاکنون در بخش مراقبت های ويژه بيمارستان ميلاد بستری شده و ظرف اين مدت، امکان ملاقات با خانواده خود را نيز نداشته است. اين بی خبری باعث افزايش نگرانی نسبت به وضعيت او شده است. همچنان درخواست کوفی عنان، دبير کل سازمان ملل، از مقامات جمهوری اسلامی برای آزاد کردن اکبر گنجی، سبب شد این ماجرا بيشتر در کانون توجه دنيا قرار گيرد. رسانه ها آقای گنجی را سرشناس ترين زندانی سياسی جمهوری اسلامی می دانند که بعد از گذراندن پنج سال در زندان، از ماه مه به دليل آنچه "رفتار تبعيض آميز" مقامات زندان خوانده، دو بار دست به اعتصاب غذا زد و گفت تا آزادی بدون قيد و شرط خود به اين اعتراض ادامه می دهد. مسئولان قضايی جمهوری اسلامی در اين مدت چندين بار اعلام کرده که آقای گنجی به تحريک "دوستان و بستگان" اعتصاب کرده و مرتب می گويند وی اعتصابش را شکسته است، اما خانواده و وکلای مدافع اين روزنامه نگار همواره اصرار می کنند که آقای گنجی ثابت قدم مانده است. روزشمار رويدادهای پرونده آقای گنجی در سال ۲۰۰۵ بدين شرح است: آوريل: پنج سال گذشت ۲۲ آوريل: ششمين سال بازداشت اکبر گنجی، روزنامه نگار منتقد، به جرم آنچه رهبران قضايی ايران "تبليغ عليه نظام و نگهداری اسناد محرمانه دولتی" می خواندند، آغاز شد. وی ابتدا به ده سال حبس و تحمل پنج سال تبعيد محکوم شده بود. علی بخشی، قاضی دادگاه تجديد نظر چند ماه بعد اين حکم را شکست، ولی ديوان عالی کشور شش سال حبس را تعيين کرد. ۲۲ آوريل: همزمان با آغاز ششمين سالگرد بازداشت آقای گنجی، سازمان گزارشگران بدون مرز نسبت به شرايط جسمانی و وخامت بيماری او ابراز نگرانی کرد. اما يک روز بعد، سخنگوی قوه قضائيه ايران اعلام کرد که حال آقای گنجی خوب است و او مشکل جسمی حادی در زندان ندارد. اواسط مه: آقای گنجی دفتر دوم "مانيفست جمهوريخواهی" را منتشر کرد. او اين سند را در هزار و هشتصد و پنجاه و پنجمين روز بازداشت خود نوشته بود. محور اصلی اين دفتر که در آستانه نهمين انتخابات رياست جمهوری منتشر شد، بحث رای گيری در جامعه ايران است و نويسنده استدلال می کند که با توجه به ساختار نظام مستقر ايران و شيوه های انتخاباتی آن، تحريم انتخابات برای گذار به سوی دموکراسی و جامعه باز ضرورت دارد. ۱۹ مه: آقای گنجی در اعتراض به آنچه "رفتار تبعيض آميز ماموران زندان" خواند، دست به اعتصاب غذا زد و خواست به وی اجازه داده شود برای درمان بيماری مزمن آسم به بيمارستان انتقال يابد. وی در بيانيه خود نوشت که بعد از دو سال هنوز وعده سعيد مرتضوی، دادستان تهران، در ملاقاتی که در سال ۲۰۰۳ با حضور وزير بازرگانی و سخنگوی دولت انجام گرفت، برای برخورداری از وضعيت و شرايطی برابر با ساير زندانيان تحقق نيافته است. ۲۴ مه: در حالی که روابط عمومی اداره کل زندانهای استان تهران اعلام کرد که اکبر گنجی از اعتصاب غذا دست برداشته، اين زندانی گفت که حاضر است مقابل خبرنگاران در اتاقی شيشه ای نگهداری شود تا همه ببينند در اعتصاب غذا به سر می برد. ۲۵ مه: معصومه شفيعی، همسر آقای گنجی اعلام کرد که اگر رييس اداره کل زندانهای استان تهران اعتصاب غذای آقای گنجی را تاييد کند، وی اعتصابش را خواهد شکست. محمد خاتمی، رئيس جمهور وقت ايران گفت که اکبر گنجی را مستحق وضعيتی که در آن قرار دارد، نمی داند. ۳۰ مه: آقای گنجی برای معالجه از زندان آزاد شد. بعدا وی اعلام کرد اين آزادی نتيجه ميانجيگری عباس عبدی، از اصلاح طلبان زندانی و يک مقام عالی قضايی بوده است، ادعايی که دادستانی انکار کرد. مدت مرخصی به زندانی گفته نشده بود. آقای گنجی گفت که در زندان مورد تبعيض بوده است. وی در حضور خبرنگاران اعتصاب غذای خود را شکست. ۳۰ مه: مصطفی معين، نامزد نهمين دوره انتخابات رياست جمهوری، به خانه اکبر گنجی رفت. آقای گنجی که اين رای گيری را تحريم کرده بود، گفت: "ما يک مصدق می‌ خواهيم، اگر نباشد، کاری صورت نمی ‌گيرد، بايد ايستاد و مقابله کرد. اگر مصدق، مصدق شد، برای اين بود که جلوی مخالفانش ايستاد. من می ‌گويم دموکراسی بدون خشونت اما با هزينه." ۳۱ مه: آقای گنجی به بی بی سی گفت که اگر به زندان بازگردد، ديدگاه هايش تندروانه تر خواهد شد. وی گفت: "حرفهای من از جنس انديشه است. نظرات من کاملا دگرانديشانه است و راديکال تر خواهم شد." ژوئن: آيت الله خامنه ای در معرض رای قرار بگيرد ۵ ژوئن: اکبر گنجی اعلام کرد که انتخابات آزاد در جمهوری اسلامی انتخاباتی است که طی آن آيت الله خامنه ای در معرض رای مردم قرار گيرد. آقای گنجی در مصاحبه ای با روزنامه اينترنتی "روز" رهبر جمهوری اسلامی، را متهم کرد که در ايران "ديکتاتوری شخصی" به راه انداخته است. ۷ ژوئن: يک روز بعد از آن که اکبر گنجی گواهی پزشکی خود دال بر نياز به تمديد مدت مرخصی اش را به مقامات قضايی داد، سعيد مرتضوی حکم جلب آقای مرتضوی را صادر کرد و ماموران دادستانی به منزل وی مراجعه کردند، اما او را نيافتند. همسر آقای گنجی گفت در اين حکم دليل جلب، عدم ارائه‌ گواهی پزشکی و اتمام هفت روز مرخصی اضطراری وی ذکر شده بود. ۱۰ ژوئن: آقای گنجی با انتشار نامه ای ادعای دادستان مبنی بر متواری بودن خود را تکذيب کرد. وی نوشته بود: "گويی آقايان فراموش کرده بودند که با خواهش و تمنا مرا به مرخصی فرستاده بودند تا اعتصاب غذا شکسته شود و فراموش کردند که گنجی هر بار به مرخصی رفته با پای خود نيز به زندان بازگشته است." ۱۱ ژوئن: اکبر گنجی به مرخصی سيزده روزه خود پايان داد و با بدرقه شماری از فعالان سياسی به زندان بازگشت. همزمان، همسر او از آغاز اعتصاب غذای نامحدود وی خبر داد. ۱۷ ژوئن: معصومه شفيعی می گويد که در اولين ساعات اين روز، مسئولان زندان قصد داشتند يک قاچاقچی مواد مخدر را در سلول انفرادی شوهرش جای دهند، اما هنگامی که با مخالفت او و افسر نگهبان بند مواجه می شوند، قاچاقچی مزبور را در سلول مقابل وی زندانی می کنند، اما در سلول او و آقای گنجی را تا صبح باز نگه می دارند. ۱۹ ژوئن: يوسف مولايی، يکی از وکلای آقای گنجی بعد از ملاقات با وی، شايعه مرگ موکلش را رد کرد و گفت: " هر کس که خبر فوت گنجی را منتشر کرده، سوء نيت داشته و دشمن موکل من است و حتی مقاصد ضد امنيتی دارد." ۲۳ ژوئن: پس از سخنان همسر اکبر گنجی درباره آنچه "توطئه قتل" شوهرش در زندان خواند، روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران اين خبر را نادرست دانست و آقای گنجی را به "جريان سازی، خبرسازی و تشويش افکار عمومی" متهم کرد. ۲۳ ژوئن: محمود احمدی نژاد با غلبه بر اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان ششمين رييس جمهور ايران برگزيده شد. ۲۹ ژوئن: اکبر گنجی در نامه ای که در نوزدهمين روز اعتصاب غذای خود نوشته بود، هشدار داد که اگر در زندان بميرد، "عامل و آمر قتل او، آيت الله خامنه ‌ای است". وی در نامه خود مدعی شد که دادستان تهران به همسر او گفته است: "مگر گنجی بميرد، چه خواهد شد؟ روزانه بيش از دهها نفر در زندانها می ‌ميرند، گنجی هم يکی از آنها". ۲۹ ژوئن: دولت آمريکا خواستار آزادی فوری و بی قيد و شرط آقای گنجی شد. در بيانيه آمريکا آمده بود: "تلاشهای شجاعانه آقای گنجی برای تحقيق درباره کشتارهای فراقضايی توسط نيروهای امنيتی ايران و تعهدش به آزادی بيان و دولت دموکراتيک، او را به شخصيتی محترم نزد بسياری از جهانيان بدل کرده است." ژوييه: زندگی در بردگی پشيزی ارزش ندارد ۴ ژوييه: معصومه شفيعی پس از ملاقات با اکبر گنجی اعلام کرد که اين روزنامه نگار را تهديد کرده اند که اگر توبه نامه ننويسد و تمام نظرات پيشين خود را انکار نکند، "پس از پايان حبس فعلی در محاکمه ديگری به حبس طولانی تری محکوم خواهد شد." ۴ ژوييه: محمود سالارکيا، معاون دادستان تهران با اشاره به اين که آقای گنجی بيش از پنج سال حبس را تحمل کرده، از رفتار اعتراض آميز او در ماههای باقيمانده ابراز تعجب کرد. آقای سالارکيا گفت: "ما پنج سال گنجی را در زندان نگه داشتيم و توقع داشتيم که عقلانيت در او ايجاد شده باشد، نه اين که امروز پا بر عقلانيت بگذارد و کاری کند که عقل سليم نپذيرد." ۵ ژوييه: بيش از ۳۸۰ نفر از اهل قلم و فعالان سياسی ايران با انتشار بيانيه ای از اکبر گنجی به عنوان مبارز راه آزادی و دموکراسی و برابری ستايش کردند. همزمان سعيد حجاريان، مدير مسئول روزنامه توقيف شده "صبح امروز" اعلام کرد که آقای گنجی تاوان مقالات خود در روزنامه وی درباره نقش مقامات بلندپايه جمهوری اسلامی در قتل روشنفکران ناراضی را می دهد. آقای حجاريان گفت که با وجود سختگيريها، "پهلوان اکبر نمی ميرد." ۹ ژوييه: اتحاديه اروپا با انتشار بيانيه ای آقای گنجی را زندانی سياسی خواند و اعلام کرد از مقامهای ايرانی خواستار آزادی وی شده است. ۱۰ ژوييه: آقای گنجی در سی امين روز اعتصاب خود در نامه ای به اين سوال پاسخ داد که "چرا از طريق خود ويرانگری بدنبال رسيدن به هدفهای مشروع هستم؟" وی خود را دگرانديشی خواند که تنها سلاحش "شجاعت اخلاقی در افشای نقض حقوق بشر و خودکامگی حاکمان" است و گفت: "زندگی در بردگی برايم پشيزی ارزش ندارد." آقای گنجی ادامه داد که "مرگ سقراطی" را برگزيده زيرا "سقراط ترديدی به خود راه نداد که زندگی شخصی اش را به خطر اندازد و مرگ را بپذيرد تا اهميت و برتری انديشه‌ شخصی را نسبت به گروه و جماعت و دولت نشان دهد." ۱۲ ژوييه: ماموران پليس حدود ۲۰۰ نفر را که برای درخواست آزادی آقای گنجی در مقابل دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، مورد ضرب و شتم قرار دادند و شماری را بازداشت کردند. جورج بوش، رييس جمهور آمريکا نيز خواستار آزادی اين زندانی شد. ۱۳ ژوييه: اولين سری از عکسهای آقای گنجی بعد از بازگشت به زندان در سايتهای اينترنتی انتشار يافت. گفته می شد اين عکسها در سی و سومين روز اعتصاب غذای وی گرفته شده بود. ۱۳ ژوييه: سعيد ابوطالب، عضو ائتلاف آبادگران در پارلمان ايران، با "نگران کننده" خواندن وضعيت آقای گنجی اعلام کرد که پنج نماينده مجلس به ملاقاتش در زندان می روند. همچنين جمعی از روزنامه نگاران، نويسندگان و فعالان سياسی در نامه ای به هيات مديره انجمن دفاع از حقوق زندانيان تشکيل کميته ای بی طرف از کارشناسان برای روشن شدن اذهان عمومی درباره وضعيت گنجی را خواستار شدند. ۱۴ ژوييه: محمدعلی ابطحی، مشاور محمد خاتمی، رئيس جمهور وقت ايران، از تلاش "بزرگ" و فعاليت مستقيم آقای خاتمی و کمک رئيس قوه قضائيه برای آزادی اکبر گنجی خبر داد. گويا عکسهای رقت انگيز آقای گنجی را به آقای خاتمی نشان داده و وی با ديدن آن عکسها تحت تأثير قرار گرفته بود. ۱۶ژوييه: بنا به نامه ای که آقای گنجی شش روز پيشتر نوشته بود، دو هزارمين روز بازداشت وی در جمهوری اسلامی (به همراه ۹۰ روز بازداشت اول در ۱۹۹۷) فرارسيد. وی نوشته بود: "در دوره‌ رهبری آقای خامنه ای، به دليل بيان اعتقادات و نظرات دگرانديشانه، مجبور به تحمل دو هزار روز زندان شده ‌ام. اما دو هزار روز حبس برای دگربودگی، عرف شکنی و دگرانديشی در نظام سلطانيسم کفايت نمی ‌کند، مجازات "تفاوت" بسيار سنگين است." ۱۶ ژوييه: آيت الله حسينعلی منتظری، از روحانيون بلند پايه ناراضی ايران، در نامه ای نوشت که "شديدا نگران وضعيت جسمانی" آقای گنجی است، زيرا اگر اعتصاب غذای او به "فاجعه" منجر شود، "دوست و دشمن دچار خسران می شوند". ۱۸ ژوييه: دادستان تهران اعلام کرد که آقای گنجی برای جراحی و "درمان مينيسک پای راستش"، به بيمارستانی در خارج از زندان (ميلاد) منتقل شد. سعيد مرتضوی ادعا کرد که آقای گنجی "اساسا در اعتصاب غذا نبوده و بصورت مرتب مواد غذايی و پروتئينی مصرف می‌کند." ۱۸ ژوييه: پنج گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد با انتشار اطلاعيه ای، حبس اکبر گنجی را نقض هنجارهای بين المللی حقوق بشر دانستند و خواستار دسترسی او به امکانات درمانی و محاکمه مجددش در دادگاهی مستقل و بی طرف شدند. اما غلامعلی حداد عادل، رييس مجلس ايران، بعيد دانست که "موضوع آقای گنجی، به معضل تبديل شود و کار به آنجا که ماهواره‌ها و پايگاه های اطلاع رسانی و آقای بوش عنوان می ‌کنند، نخواهد رسيد." روزنامه کيهان نيز درباره اصالت عکسهای دوره رنجوری آقای گنجی ابراز ترديد کرد. ۲۰ ژوييه: رئيس قوه قضاييه ايران گفت که عفو اکبر گنجی درحال بررسی است. آيت الله هاشمی شاهرودی گفت: "از نظر قضايی در حال بررسی است که آيا اکبر گنجی مشمول عفوهای عمومی می شود ۲۰ ژوييه: روزنامه کيهان ادعا کرد در جريان "توطئه ای" که شيرين عبادی و يکی از بستگان آقای گنجی در آن دست داشتند، از اين زندانی خواسته شده بود که دست به اعتصاب غذا بزند و مطمئن باشد که اجازه داده نمی شود آسيبی به وی برسد. خانم عبادی اين ادعا را رد کرد.
۲۲ ژوييه: آقای گنجی در نامه ای به آيت الله منتظری گفت که مشکل ايران با زوال انديشه ولايت فقيه و رفتن مصداقش حل خواهد شد. ۲۳ ژوييه: اکبر گنجی در چهل و سومين روز اعتصابش در نامه ای خطاب به دکتر عبدالکريم سروش نوشت که هدفش کنار زدن آيت الله خامنه ای از قدرت است. او در اين نامه نوشته بود: "نظام توتاليتر و نظام سرکوب، رعب و وحشت است. جامعه‌ تک صدايی است که در آن فقط صدای رهبر شنيده می‌شود، جايی که جامعه‌ مدنی کاملاً سرکوب می‌شود و حوزه‌ خصوصی به رسميت شناخته نمی‌شود، رهبر به مقام خدايی می ‌رسد." ۲۴ ژوييه: روزنامه کيهان ادعا کرد خبرنگارش دو روز پيشتر ديده بود که خانم عبادی و عبدالفتاح سلطانی که به گفته مقامات امنيتی با استفاده از شاه کليد مخفيانه از راه پشت بام وارد طبقه دوازدهم بيمارستان ميلاد، محل نگهداری آقای گنجی، شده بودند، در "ميان حيرت مردم" از بيمارستان بيرون انداخته شدند. ۲۵ ژوييه: همسر آقای گنجی از رئيس قوه قضائيه ايران خواست تا پرونده اين روزنامه نگار زندانی را از اختيار دادستان تهران خارج کند و رسيدگی به آن را خود برعهده بگيرد. خانم شفيعی در نامه سرگشاده ای به آيت الله شاهرودی اعلام کرد که آقای گنجی در اعتراض به رفتار و اظهارات دادستان تهران از ۲۳ ژوييه کليه سرمهای درمانی را قطع کرده است. ۲۸ ژوييه: اکبر هاشمی رفسنجانی، رييس جمهور سابق ايران، که آقای گنجی دربرخی از مقالاتش در روزنامه های اصلاح طلب وی و دولتش را به دخالت در قتل روشنفکران ناراضی متهم کرده بود، اعلام کرد که از وضعيت اين زندانی متاثر شده است. وی گفت: "از آنچه که می ‌بينم در حال اتفاق افتادن است، متاثرم. اين مساله قابل حل است و در اين خصوص با آيت‌الله شاهرودی صحبت کردم." ۲۹ ژوييه: خانم شفيعی اعلام کرد که آقای گنجی در آستانه مرگ قرار دارد و حتی دادستان تهران از وی خواسته است اين زندانی را متقاعد کند دست از اين اعتراض بردارد. ۳۰ ژوييه: همزمان با پنجاهمين روز اعتصاب غذای اکبر گنجی، دهها نفر در مقابل خانه او برای برپايی مراسم شب شعر و دعا گرد آمدند. مهدی کروبی، رييس سابق مجلس ايران نيز اعلام کرد که از آيت الله خامنه ای خواسته است ميانجيگری کند. ۳۰ ژوييه: عبدالفتاح سلطانی، يکی از وکلای مدافع اکبر گنجی و زهرا کاظمی، که دست به تحصن زده بود، در کانون وکلای دادگستری توسط افراد لباس شخصی بازداشت شد. ماجرای بازداشت اين فعال حقوق بشر و وکيل مدافع زندانيان ملی مذهبی از شامگاه چهارشنبه ۲۷ ژوئيه آغاز شد. پنج مامور دادگستری به مدت چهار ساعت خانه وی را بازرسی کردند و برخی از لوازم شخصی نظير شناسنامه و گذرنامه و کيف وکالت وی را با خود بردند. ۳۱ ژوييه: مجموعه تازه ای از عکسهای آقای گنجی در سايتهای اينترنتی منتشر شد که گفته می شد در چهل و ششمين روز اعتصاب غذای او در بيمارستان ميلاد گرفته شده بود. اين عکسها او را بسيار لاغر و نحيف و نيمه هوشيار نشان می داد. اوت: گنجی ارزش خبری ندارد اول اوت: روزنامه نگاران تاجيکستان با آقای گنجی، "همپيشه گرسنه نشين" خود، ابراز همبستگی کردند. ۲ اوت: گروهی از روزنامه نگاران ايرانی در حمايت از آقای گنجی يک روز اعتصاب غذا کردند. همزمان آنجليکا بی ير، رئيس هيئت نمايندگی پارلمان اروپا در امور ايران، خواستار ديدار فوری با اين روزنامه نگار زندانی شد. ۲ اوت: حسن احمدی مقدس، معاون دادستان تهران که پنج سال پيش در مقام رئيس شعبه سوم دادگاه انقلاب تهران، اکبر گنجی را به پانزده سال حبس و تبعيد محکوم کرده بود، هنگامی که پس از پايان کار خود در مجتمع قضائی ارشاد (وزرا) در خيابان احمد قصير (بخارست) تهران مشغول رانندگی بود، به ضرب گلوله مهاجم ناشناسی کشته شد. همسر آقای گنجی اين ترور را محکوم کرد. ۳ اوت: وزارت خارجه فرانسه کاردار سفارت ايران در پاريس را که آن زمان بلندپايه ترين ديپلمات ايرانی در فرانسه بود، فراخواند تا خواستار آزادی اکبر گنجی شود. ۴ اوت: سازمان گزارشگران بدون مرز اعلام کرد هشت برنده جايزه نوبل طی نامه ای از حکومت جمهوری اسلامی خواستند اکبر گنجی را آزاد کند. اين سازمان در ادامه از ديپلمات های خارجی مستقر در تهران خواست در بيمارستان ميلاد تهران به عيادت اکبر گنجی بروند. ۵ اوت: خانم شفيعی گفت که ضربان قلب و نبض و فشار خون آقای گنجی افت کرده و همراه با کاهش فعاليت مغز استخوان باعث وخامت حال او و ايجاد لخته خون در دست چپ او شده است که پزشکان را بسيار نگران کرد. ۵ اوت: سر ريچارد دالتون، سفير بريتانيا در تهران، خواستار ملاقات فوری با آقای گنجی شد. بريتانيا به نمايندگی از اتحاديه اروپا خواهان آزادی فوری آقای گنجی بر اساس اصول انساندوستانه شد. ۶ اوت: حسين شريعتمداری، مدير مسئول کيهان، از آنچه سکوت حاميان "فلان مجرم زندانی" در قبال ترور قاضی احمدی مقدس خواند، انتقاد کرد. وی حتی اين جمله خانم عبادی که گفته بود "من به عنوان يک مسلمان بار ديگر اعلام می کنم اسلام دين ترور و خشونت نيست"، را "فرافکنی سوال برانگيز" دانست. ۷ اوت: يک روز پس از آن که همسر اکبر گنجی از دوستان و همفکران اين روزنامه نگار زندانی خواست تا "خارج از موضعگيری های سياسی"، او را متقاعد کنند که اعتصاب غذای طولانی خود را بشکند، شيرين عبادی و يوسف مولايی، دو تن از وکلای آقای گنجی از او خواسته اند تا به اين اعتصاب پايان دهد. خانم عبادی گفت: "در حقوق بشر، تماميت يک انسان و نفس و سلامت او مهمترين مسئله است و هيچ چيزی نبايد به اين مسئله صدمه بزند." ۸ اوت: دوستان و بستگان آقای گنجی گفتند ده مامور مرد و دو مامور زن به خانه اين نويسنده زندانی حمله کرده و همسرش را نيز مورد ضرب و شتم قرار دادند. گفته می شد مهاجمان از جريان اين حمله تصويربرداری نيز کردند. عصر همان روز خانم شفيعی در اجتماع روزنامه نگارانی که "روز خبرنگار" را در ايران گرامی داشته بودند، اشک ريزان دردهای خانواده اش را بازگفت. ۹ اوت: جمال کريمی‌ راد، سخنگوی قوه قضائيه ايران اعلام کرد اکبر گنجی ديگر در اعتصاب غدا قرار ندارد و در شرايط جسمی خوبی در بيمارستان به سر می برد. خانم شفيعی يک روز بعد در گفتگو با بی بی سی اين خبر را تکذيب کرد. ۱۰ اوت: سازمان گزارشگران بدون مرز خبر داد که شش تن از برندگان جايزه نوبل در رشته های شيمی و فيزيک به جمع هشت برنده ديگر جايزه نوبل پيوسته اند که خواهان آزادی فوری و بدون قيد و شرط اکبر گنجی، روزنامه نگار زندانی ايرانی شده اند. پيشتر شش برنده جايزه صلح نوبل، يک برنده جايزه فيزيک و يکی از برندگان جايزه اقتصاد نوبل با امضای نامه ای ضمن اين که از آقای گنجی خواسته بودند به اعتصاب غذا پايان دهد، حکومت ايران را نيز به آزادی او فراخوانده بودند. ۱۱ اوت: حدود ۲۵۰ نفر به مدت سه ساعت در مقابل بيمارستان ميلاد تجمع کردند و خواستار ملاقات با آقای گنجی و دعوت وی به شکستن اعتصاب غذا شدند. اين تجمع به دعوت ۱۶۴ فعال سياسی و فرهنگی صورت گرفت و با صدور بيانه ای پايان يافت که در آن علاوه بر شکسته شدن اعتصاب غذای اکبر گنجی، آزادی او مطابق قوانين کشور، ايجاد زمينه برای ملاقات خانواده و وکلايش با او و بهره مندی وی از خدمات پزشکان پيشنهادی خانواده اش نيز خواسته شده است. ۱۵ اوت: سعيد مرتضوی، دادستان تهران، اعلام کرد که آقای گنجی ارزش پرداختن خبری ندارد زيرا تظاهر به اعتصاب غذا می کند. وی افزود که مينيسک زانوی آقای گنجی از ابتدا سالم بوده ولی وی برای ادامه درمان در بيمارستان نگه داشته می شود. خانم شفيعی اين اظهارت را رد کرد. ۱۷ اوت: بيش از ۱۲۰ نفر از شخصيت های سياسی و روزنامه نگاران ايران در نامه ای به گروهی از چهره های شاخص جمهوری اسلامی خواستار پيشگامی آنها در حل مساله اکبر گنجی شدند. ۱۹ اوت: هفتاد روز از اعلام اعتصاب غذای آقای گنجی گذشت. ۱۹ اوت: کوفی عنان، دبير کل سازمان ملل متحد، با ارسال نامه ای به محمود احمدی نژاد، رئيس جمهور ايران، از دولت ايران خواست آقای گنجی را آزاد کند. ابتدا محتوای اين نامه علنی نشد.
برگرفته از منابع مختلف
August 21st, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها